دیجیتال مارکتینگ

بیل گیتس، بنیانگذار مایکروسافت، اینترنت در حال تبدیل شدن به عرصه اصلی دهکده جهانی آینده است!

بازاریابی دیجیتال یک اصطلاح گسترده است که شامل وب سایت ها، ایمیل، رسانه های اجتماعی، محتوای صوتی، تصویری و هر عنصر دیجیتالی است که توسط بشریت ایجاد شده است!

بازاریابی دیجیتال مارکتینگ

به گفته مربی بازاریابی فیلیپ کاتلر، هنر بازاریابی یافتن راه‌های هوشمندانه برای تحمیل آنچه می‌فروشید نیست، بلکه ایجاد ارزش واقعی برای مشتری است!

حوزه دیجیتال مارکتینگ اساساً از بخش های زیر تشکیل شده است. در حالی که ممکن است سرفصل ها آشنا به نظر برسند، تکنیک ها بسیار متفاوت هستند و همگامی با روندها ضروری است.

بازاریابی محتوا

بازاریابی محتوا یک استراتژی بلند مدت است که بر ایجاد و توزیع محتوایی تمرکز دارد که می تواند تعاملی، آموزنده، سرگرم کننده و آموزشی باشد و در نهایت برای مخاطب هدف شما مفید باشد.

برای اینکه محتوا را یک قدم جلوتر ببرید، سعی کنید یک تجربه محتوا ایجاد کنید.

بهینه سازی موتور جستجو

بهینه سازی موتورهای جستجو فرآیند افزایش رتبه ارگانیک یک سایت در موتورهای جستجو با تکنیک های بهینه سازی داخلی و خارجی برای افزایش ترافیک وب سایت است.

خرید اینترنتی

بازاریابی رسانه های اجتماعی فرآیند ایجاد و به اشتراک گذاری محتوا برای رسانه های اجتماعی برای تشویق مشارکت مشتری از طریق لایک ها، نظرات و اشتراک ها است.

پلتفرم های اصلی شبکه های اجتماعی شامل فیس بوک، توییتر، لینکدین، اینستاگرام، پینترست و اسنپ چت هستند.

تنظیم استراتژی بازاریابی دیجیتال

به گفته نیل پاتل، کارشناس بازاریابی دیجیتال، بازاریابان معمولی فقط به کمپین ها فکر می کنند، در حالی که بازاریابان بزرگ به چارچوب های توسعه فکر می کنند.

دیجیتال مارکتینگ جنبه های بسیاری را در بر می گیرد، بنابراین بازاریاب ها به سختی می توانند استراتژی داشته باشند. بیشتر بازاریابان ترجیح می دهند بر روی یک کانال متمرکز شوند، مانند ایمیل، محتوا و شبکه های اجتماعی.

اگرچه داشتن یک استراتژی کانال محور خوب است، یک استراتژی 360 درجه به شما کمک می کند تا یک کمپین بازاریابی موفق را اجرا کنید.

گرایش های دیجیتال مارکتینگ

توصیه اصلی برای سال جدید این است که بازاریابان باید درک کنند که بازاریابی دیجیتال بخشی از بازاریابی است و بازاریابان هوشمند باید از شبکه‌های بزرگی مانند اینستاگرام و فیس بوک برای ایجاد آگاهی از برند حول تجربه مشتری استفاده کنند.

استفاده از رویکرد داده محور

در زمانی که امکان اندازه‌گیری تأثیر هر فعالیتی وجود دارد، بسیاری از بازاریابان هنوز از رویکرد داده‌محور استفاده نمی‌کنند، که خوب نیست زیرا آنها هرگز نمی‌توانند مطمئن باشند که کمپین‌ها چقدر خوب عمل می‌کنند. مثلا وقتی فروش افت می کند دلیلش را پیدا نمی کنند!

اگر تجزیه و تحلیل را برای هر تلاش بازاریابی زیر نظر داشته باشید، خواهید دید که استراتژی انتخاب شده کار می کند یا باید تغییر کند.